شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید صادق صادقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
شهادت، نردبانی است که شهید را تا به آنجا بالا میبرد که لیاقت صحبت با ائمه اطهار (ع) پیدا میکند و فرشتگان آسمان باافتخار پذیرای او میشوند. صادق صادقی که ۱۳۴۸/۱/۱۶ در روستای دهچاه نیریز، میان خانوادهای مذهبی چشم به این دنیای خاکی باز کرد، از آن جمله هست. وی در سن ۶ سالگی روانه مدرسه شد و در دبستان شهید مسروری دهچاه دوره ابتدایی را پشت سر گذاشت. به دلیل کمبود امکانات لازم از ادامه تحصیل منصرف...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
شهادت، نردبانی است که شهید را تا به آنجا بالا میبرد که لیاقت صحبت با ائمه اطهار (ع) پیدا میکند و فرشتگان آسمان باافتخار پذیرای او میشوند. صادق صادقی که ۱۳۴۸/۱/۱۶ در روستای دهچاه نیریز، میان خانوادهای مذهبی چشم به این دنیای خاکی باز کرد، از آن جمله هست. وی در سن ۶ سالگی روانه مدرسه شد و در دبستان شهید مسروری دهچاه دوره ابتدایی را پشت سر گذاشت. به دلیل کمبود امکانات لازم از ادامه تحصیل منصرف...
در وصف شهید
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
از دیار کربلا آمد شهید دیگری رحلت پیغمبر و قتل امام مجتبی است در چنین روزی رسدبهرشهیدان میهمان بس سعادتمند باشد این شهید راه حق قامت بابش خمیده از فراق این جوان کاکلش غرق بخونپیکرش صد پاره پاره رفته اندر جبهه تا سازد ادای دین خود رهبرش پیرجماران وهدف کوی حسین خوشخریداری نمودندی متاع این جوان همره خود این شهیدغرقهدرخون میبرند من ندانستم که نام این شهیدراه حق، هرچهباشد او شهیداستوشهیدانزندهاند محمود توکل عاشقان از جان و دل...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
از دیار کربلا آمد شهید دیگری رحلت پیغمبر و قتل امام مجتبی است در چنین روزی رسدبهرشهیدان میهمان بس سعادتمند باشد این شهید راه حق قامت بابش خمیده از فراق این جوان کاکلش غرق بخونپیکرش صد پاره پاره رفته اندر جبهه تا سازد ادای دین خود رهبرش پیرجماران وهدف کوی حسین خوشخریداری نمودندی متاع این جوان همره خود این شهیدغرقهدرخون میبرند من ندانستم که نام این شهیدراه حق، هرچهباشد او شهیداستوشهیدانزندهاند محمود توکل عاشقان از جان و دل...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علی اکبر محمدحسنی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي اکبر محمدحسني »
4/3/1342، آنگاه که رایحه دلانگیز وجود علیاکبر در فضای روحانی خانه محمدحسنی پیچید، عطر شادی همه جا را فراگرفت. در کوچه باغهای نیریز هلهله برخاست و مادر، تبریک رسیدن هدیه زیبای خدا را پذیرا شد. فرزند خانواده با اعتقاد و دینمداری پدر، با اصول و مبانی ناب اسلامی آشنا شد و در میان همسالان خود، دوره ابتدایی را در دبستان امیرکبیر نیریز آغاز کرد و با موفقیت به پایان برد. دوره راهنمائی را در مدرسه ولیعصر(عج) نیریز گذرانید...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي اکبر محمدحسني »
4/3/1342، آنگاه که رایحه دلانگیز وجود علیاکبر در فضای روحانی خانه محمدحسنی پیچید، عطر شادی همه جا را فراگرفت. در کوچه باغهای نیریز هلهله برخاست و مادر، تبریک رسیدن هدیه زیبای خدا را پذیرا شد. فرزند خانواده با اعتقاد و دینمداری پدر، با اصول و مبانی ناب اسلامی آشنا شد و در میان همسالان خود، دوره ابتدایی را در دبستان امیرکبیر نیریز آغاز کرد و با موفقیت به پایان برد. دوره راهنمائی را در مدرسه ولیعصر(عج) نیریز گذرانید...
شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید محمد علی هاتفی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد محمد علي هاتفي »
سال ۱۶/۸/۱۳۴۶ طلوع خورشید وجود محمدعلی در فضای پاییزی روستای مشکان نیریز، بهاری دیگر را به ارمغان آورد. خندان و شادمان دوران زیبای کودکی را در طبیعت باصفای روستا سپری کرد. اولین گامهای فراگیری دانش را بهسوی دبستان شهید آیت مشکان برداشت و با دریافت مدرک پایان ابتدایی از ادامه تحصیل منصرف شد. سپس آستین همت را بالا زده و در شغل کارگری به تأمین نیازمندی خانواده مشغول شد. محمدعلی فردی باایمان، متقی و مؤمن بود. با پدر و مادر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد محمد علي هاتفي »
سال ۱۶/۸/۱۳۴۶ طلوع خورشید وجود محمدعلی در فضای پاییزی روستای مشکان نیریز، بهاری دیگر را به ارمغان آورد. خندان و شادمان دوران زیبای کودکی را در طبیعت باصفای روستا سپری کرد. اولین گامهای فراگیری دانش را بهسوی دبستان شهید آیت مشکان برداشت و با دریافت مدرک پایان ابتدایی از ادامه تحصیل منصرف شد. سپس آستین همت را بالا زده و در شغل کارگری به تأمین نیازمندی خانواده مشغول شد. محمدعلی فردی باایمان، متقی و مؤمن بود. با پدر و مادر...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علیرضا اثنی عشری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
قلم را توان نوشتن از آن یار سفرکرده که به جانباز کربلا اقتدا کرد و سر و دستوپا را درراه لقای دوست هدیه نمود و خود بر تارک تاریخ جاودانه ماند، نیست. علیرضا، آن جانباز و شهید عرصههای نبرد حق علیه باطل، ۱۳۴۵/۹/۱ در روستای مشکانِ نیریز، میان خانوادهای مذهبی اولین الفبای زندگی را مشق کرد و درصحنه حیات با آئین ناب محمد (ص) جان را جلا بخشید. در سن ۶ سالگی روانه مدرسه شد و در دبستان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
قلم را توان نوشتن از آن یار سفرکرده که به جانباز کربلا اقتدا کرد و سر و دستوپا را درراه لقای دوست هدیه نمود و خود بر تارک تاریخ جاودانه ماند، نیست. علیرضا، آن جانباز و شهید عرصههای نبرد حق علیه باطل، ۱۳۴۵/۹/۱ در روستای مشکانِ نیریز، میان خانوادهای مذهبی اولین الفبای زندگی را مشق کرد و درصحنه حیات با آئین ناب محمد (ص) جان را جلا بخشید. در سن ۶ سالگی روانه مدرسه شد و در دبستان...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علی عباس زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
علی، نیلوفر عاشقی بود که اول مهرماه ۱۳۴۱ در گلستان عشق روئید و کوچههای روستای مشکان نیریز را از عطر وجودش بهرهمند ساخت. دست مهربان باغبانان در رشد و نمو وی کوشید تا او را برای تحصیل آماده کرد. دوره ابتدایی را در دبستان شهید آیت (ششم بهمن) مشکان آغاز کرد و به پایان رساند. سپس به دلیل عدم دسترسی به مدرسه راهنمایی ترک تحصیل کرد و به امور کشاورزی و دامداری مشغول شد. علی در امر تأمین...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
علی، نیلوفر عاشقی بود که اول مهرماه ۱۳۴۱ در گلستان عشق روئید و کوچههای روستای مشکان نیریز را از عطر وجودش بهرهمند ساخت. دست مهربان باغبانان در رشد و نمو وی کوشید تا او را برای تحصیل آماده کرد. دوره ابتدایی را در دبستان شهید آیت (ششم بهمن) مشکان آغاز کرد و به پایان رساند. سپس به دلیل عدم دسترسی به مدرسه راهنمایی ترک تحصیل کرد و به امور کشاورزی و دامداری مشغول شد. علی در امر تأمین...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید مرتضی نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد مرتضي نگهداري »
آنگاهکه شقیترین مردم، شمشیر کین بر فرق مبارک علی مرتضی (ع) زد، مولا، خون جاریشده از سر را بر کف دست گرفت و نگاهی پرمعنا بدان نمود. در موج آن خون هزاران مرتضی دیگر دید که به عشق او از جان و تن گذشتهاند و برای اثبات خلافت برحق حضرتش، در مقابل هیچ ظالمی نه لرزیدند و نه گامی به عقب نشستند. از آن مرتضیها، یکی در اولین روز از فروردینماه ۱۳۴۶ در شهر آباده طشک از توابع...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد مرتضي نگهداري »
آنگاهکه شقیترین مردم، شمشیر کین بر فرق مبارک علی مرتضی (ع) زد، مولا، خون جاریشده از سر را بر کف دست گرفت و نگاهی پرمعنا بدان نمود. در موج آن خون هزاران مرتضی دیگر دید که به عشق او از جان و تن گذشتهاند و برای اثبات خلافت برحق حضرتش، در مقابل هیچ ظالمی نه لرزیدند و نه گامی به عقب نشستند. از آن مرتضیها، یکی در اولین روز از فروردینماه ۱۳۴۶ در شهر آباده طشک از توابع...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید غلامرضا عبدالله زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد غلامرضا عبدالله زاده »
دل در کمند یار نهاده و بیتاب لحظه وصال بود، آنکه دهم خرداد ماه 1337 در روستای مشکان از توابع شهرستان نیریز با اولین صدای گریه، شادی را به خانواده ارزانی داشت و در سپاس از لطف بیکران حق، اورا غلامرضا نام نهادند. کودکی را به سرعت پشت سرگذاشت. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید آیت (ششم بهمن) مشکان آغاز و به پایان برد. عرصه تحصیل را رها و در کنار پدر، همچون بازویی پرتوان در تأمین معاش...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد غلامرضا عبدالله زاده »
دل در کمند یار نهاده و بیتاب لحظه وصال بود، آنکه دهم خرداد ماه 1337 در روستای مشکان از توابع شهرستان نیریز با اولین صدای گریه، شادی را به خانواده ارزانی داشت و در سپاس از لطف بیکران حق، اورا غلامرضا نام نهادند. کودکی را به سرعت پشت سرگذاشت. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید آیت (ششم بهمن) مشکان آغاز و به پایان برد. عرصه تحصیل را رها و در کنار پدر، همچون بازویی پرتوان در تأمین معاش...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید غلامرضا غزال
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
دهم تیر سال ۱۳۲۸ صدای گریه غلامرضا در شهرستان نیریز، میان خانوادهای کشاورز و مذهبی با آواز مرغان سحری پیوند خورد و طبقطبق شادی را با خود به همراه آورد. از همان دوران کودکی با اسلام، قرآن و درس و محبت به اهلبیت (ع) آشنا شد. دوران تحصیلات ابتدائی خود را در دبستان بختگان نیریز و تحصیلات متوسطه را در دبیرستانهای شهید بهشتی نیریز و حیّانِ شیراز با موفقیت سپری کرد. پسازآن دو سال به خدمت زیر پرچم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
دهم تیر سال ۱۳۲۸ صدای گریه غلامرضا در شهرستان نیریز، میان خانوادهای کشاورز و مذهبی با آواز مرغان سحری پیوند خورد و طبقطبق شادی را با خود به همراه آورد. از همان دوران کودکی با اسلام، قرآن و درس و محبت به اهلبیت (ع) آشنا شد. دوران تحصیلات ابتدائی خود را در دبستان بختگان نیریز و تحصیلات متوسطه را در دبیرستانهای شهید بهشتی نیریز و حیّانِ شیراز با موفقیت سپری کرد. پسازآن دو سال به خدمت زیر پرچم...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید خسرو حق شناس
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد خسرو حق شناس »
سال ۱۳۴۱ شمیم بهاری در کوچههای روستای خواجه جمالی، از توابع شهرستان نیریز پیچید و رایحه دلانگیز وجود کودکی در خانوادهای متدین، کشاورز و زحمتکش؛ فضای خانه را عطرآگین نمود. نام او را خسرو نهادند و با شیرینکاریهای کودکی او اُنس گرفتند. راهی مدرسه شد و دوره تحصیلات ابتدایی را در دبستان وقار خواجه جمالی گذراند. فاصله مدرسه راهنمایی تا روستا، او را از ادامه تحصیل محروم کرد. البته علاقه فراوان به آموختن، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد خسرو حق شناس »
سال ۱۳۴۱ شمیم بهاری در کوچههای روستای خواجه جمالی، از توابع شهرستان نیریز پیچید و رایحه دلانگیز وجود کودکی در خانوادهای متدین، کشاورز و زحمتکش؛ فضای خانه را عطرآگین نمود. نام او را خسرو نهادند و با شیرینکاریهای کودکی او اُنس گرفتند. راهی مدرسه شد و دوره تحصیلات ابتدایی را در دبستان وقار خواجه جمالی گذراند. فاصله مدرسه راهنمایی تا روستا، او را از ادامه تحصیل محروم کرد. البته علاقه فراوان به آموختن، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی،...